به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا

اعتراف

مرد برای اعتراف نزد کشیش رفت.

«
پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم»

«
مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم»

«
اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد»

«
خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابراین بخشیده می شوی»

«
اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه پرسش دیگه هم بپرسم؟»

«
چی می خوای بپرسی پسرم؟»

«
به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟»

 





تاريخ : دو شنبه 13 تير 1390برچسب:اعتراف,کشیش,جنگ جهانی دوم,شیلینگ,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی